بنده خدا خسیس قله اورست رو فتح میکنه، ازش میپرسن: انگیزهات چی بود؟ میگه: خدا خفهاش کنه اونی رو که گفت: اون بالا نذری میدن !!
بنده خدا خسیس سوار تاکسی میشه. موقع پیاده شدن راننده بهش میگه: پول خرد ندارم. بنده خدا خسیس میگه: به جاش برام بوق بزن!
یک بنده خدا خسیس میمره رو قبرش مینویسن من مردم ولی مغازه باز است !
خسیس ها رو از چهار تا چیز میشه شناخت:۱- همشون زیرشلواری آبی راه راه دارن 2 هر قلوپ نوشابه که میخورن به شیشه نگاه میکنن ببینن تا کجاش رفته ! 3 جلوی در وامیستن و به جای اینکه بگن بفرمایین تو، میگن حالا چرا نمیان تو؟ 4 بستنی لیوانی که میخورن حتما درش رو میلیسن!!
یه روز یه خسیس خواب می بینه به یه فقیر ۱۰۰۰ تومان پول داده . وقتی از خواب بلند می شه میگه: وای عجب کابوسی بود!
از بچه ی یه خسیس می پرسن : وقتی می روی سر یخچال چی می خوری؟ میگه: کتک!
توی شهر خسیس ها قیمت بلیط اتوبوس از ۲۵ تومان به ۵ تومان می رسه. همه اعتراض می کنند. ازشون می پرسن : چرا اعتراض می کنید ؟ می گن: ما تابه حال وقتی پیاده روی می کردیم ۲۵ تومان به نفع مان می شد ولی حالا فقط ۵ تومان به نفع ما می شه!!
از غضنفر می پرسن چه جوری بستنی کیم می خوری؟ می گه می ذارمش لای نون، سیخشو می کشم بیرون!
غضنفر زنش رو بدجوری می زده ؛ از پرسیدن : چی کار کرده که می زنیش؟ می گه: اگه می دونستم که می کشتمش!!
غضنفر با کلید گوشش رو تمیز می کرده؛ گردنش قفل می کنه!!
به غضنفر می گن: فهمیدی زلزله اومد؟ گفت: نه من رو اون ور بود.!!
غضنفر می ره عروسی ؛ تو عروسی برف شادی می زنن ؛ سرما می خوره!!
غضنفر پول می اندازه توی صندوق صدقات بعد سوارش می شه!!
غضنفر دکتر می شه، یه قرص به مریضش می ده می گه : یکی قبل از خواب بخور یکی بعد از خواب!!
به غضنفر می گن: شنیدی آدم شدی؟ می گه: نامردا شایعه کردن!!
به غضنف می گن: یه میوه ی آبدار و خوش مزه و شیرین نام ببر. می گه: خیار ! می گن: خیار کجاش شیرین و آبداره؟ غضنفر میگه: یه بار که با چایی شرین بخوری نظرت عوض میشه!!
به غضنفر می گن: اگه سردت بشه چه کار می کنی؟ می گه: می رم نزدیک بخاری. میگن: اگه خیلی سردت بشه چی ؟ میگه: به بخاری می چسبم . میگن : اگه خیلی خیلی خیلی سردت بشه چی؟ میگه : حوب معلومه ، بخاری رو روشن می کنم.!!
غضنفر به دوستش می گه: می دونستی آب سه تا جن داره؟ دوستش: نه اسمش چیه؟ غضنفر : یکی اکسی جن و دو تا هیدرو جن.!!
غضنفر از دوستش پرسید: تو کجا بدنیا اومدی؟ میگه: تو بی مارستان. غضنفر می گه: وای ، مگه مریض بودی؟
از غضنفر می پرسن : سخت ترین کار چیه ؟ میگه: نمک تو نمکدون ریختن. می گن: چرا ؟ می گه: چون سوراخ هاش خیلی ریزه!!
|